بر اساس یک کلیشه معروف، راه اندازی یک تجارت نوپا مثل سوار شدن در یک ترن هوایی در شهربازی است، ولی اگر می خواهید از سواری با آن لذت ببرید، باید با دست اندازها و فراز و فرودها و خلاصه بی ثباتی های فراوان آن کنار بیایید. ما به رویههای ثابت و ساختارهای قابل اعتماد عادت داریم؛ و بدون اینها استرسهای بیشتری را تجربه خواهیم کرد که میتواند ما را کسل و بیحوصله، بیش از حد هیجانی و کاملا درمانده و افسرده کند.
یک کارآفرین چه ویژگی هایی دارد؟
مهم ترین ویژگی های یک کارآفرین را می توانیم این طور خلاصه کنیم:
مسئولیت پذیر بودن
کارآفرین بودن یعنی به گونه ای روی خود سرمایه گذاری کنیم که پیشتر هرگز چیزی مثل آن را تجربه نکرده باشیم. هر تصمیمی که میگیریم، از نامگذاری شرکت گرفته تا انعقاد قرارداد با نخستین مشتریتان، بر سودآوری کاسبی شما تاثیرگذار خواهد بود. همگام با رشد و توسعه کار و کسب تان، مسئولیتتان نیز بیشتر و بیشتر خواهد شد. و در نهایت، تنها شما نیستید که باید این بار را به دوش بکشید بلکه شرکا، کارمندان و سرمایهگذاران هم باید در این موضوع سهیم باشند. کاهش فرسایش قوای تصمیم گیری در زندگی روزمره و دانستن این نکته که میتوان همواره تصممیات غلط را جبران کرد، آسان ترین راه برای غلبه بر این مشکلات است.
همواره تعادل را حفظ می کند.
اعتیاد به کار و غرق شدن در امور کاری روزمره، به ویژه وقتی علاقهی زیاد به صنعتتان داشته باشید امری ممکن و به نسبت آسان است. ایده از خودتان است و گاهی کارتان در حکم فرزندتان میشود و بدیهی است که بخواهید تا جای ممکن تمام وقت در اختیارتان را صرف آن کنید. اما متاسفانه، این اشتیاق سیری ناپذیر گاه منجر به این میشود که ۱۰۰ ساعت در هفته، و حتی تمام آخر هفتهها کار کنید و شبها خوب به چشمانتان نیاید، بگونه ای که تقریبا هیچ زمانی برای انجام کارهای دیگر در زندگیتان نداشته باشید. خطرناک ترین موضوعی که باید مورد توجه تان باشد این است که گاهی اوقات این عدم توازن بگونه ای بروز می یابد که شخص حتی متوجه حضور آن نمیشود و به این ترتیب سلامت روحی و جسمی او دچار مخاطره میشود. حال آنکه به توصیه جک ولش افسانه ای؛ مدیران باید بتوانند میان کفه کار و کفه زندگی تعادل برقرار کنند.
فردگرایی یا جمع گرایی
تنهایی بیش از آنچه به ذهن ما خطور کند، میتواند در دنیای کار و کسب مساله ساز بوده و آن را دچار چالش کند. عموما چهره ای منزوی از کارآفرینان ترسیم میشود، نوابغی گوشه نشین که هنگام انجام یک پروژه با رضایت کامل، چهره ای درون گرا دارند، اما زمان صحبت با مشتریان یا مطبوعات، ژستی کاملا برونگرایانه میگیرند.
در واقع، کارآفرینان عمدتا زمانی که در میان جمعی قرار میگیرند قادر هستند تا با ظرافت و موفقیت تعادل خود را حفظ کرده و استرسها، دل نگرانیها و ترسهایشان را سرکوب کنند و یا حداقل روی آن سرپوش بگذارند. این یک مکانیزم دفاعی است، زیرا اگر برای مثال در مقابل مشتریان یا مطبوعات به ترس خود اعتراف کنید، باید احتمالا بار و بندیلتان را ببندید و راهتان را پیش بکشید چرا که مطبوعات زرد میتوانند دودمان شما را به باد دهند. بعلاوه اگر اضطراب و دغدغه های آشوبناک درونی خود را به اعضای گروهتان نشان دهید، آرامش آنها و ثبات شرکتتان را نیز به هم میزنید.
بنابراین، تنها زمانی خود واقعی تان هستید که در تنهایی بسر میبرید. البته این سبک زندگی در چند هفتهی اول تحت کنترل و قابل مدیریت خواهد بود، ولی پس از چند ماه سلامت روانیتان را با مخاطره مواجه خواهد کرد. در عوض، از کسانی مثل دوستان، خانواده، مربیان، همکاران و مشاورانی که در چنین روزهای سختی یاور شما هستند کمک بخواهید.
غلبه بر این موانع به معنای نادیده گرفتن، و یا کماهمیت شماردنشان و یا حتی اجتناب از آنها به هنگام بروز نیست. چه بخواهیم و چه نخواهیم، اینها همراهان همیشگی ما خواهند بود.
اما آنچه واقعا میتواند تفاوت ایجاد کند آن است که بدانید چگونه به این موانع واکنش مناسبی نشان دهید. میتوانید با پذیرش شان بر آنها غلبه کنید، و البته همچنان نباید اجازه دهید در طرحها و اهدافتان ایجاد اختلال کنند. میتوانید از اطرفیانتان نیز کمک بخواهید. اینگونه میتوانید تغییراتی مهم و معنادار در زندگیتان ایجاد و سپس لطفشان را جبران کنید.
در تمام طول این مسیر، به یاد داشته باشید مهمترین سرمایه شما در مواجهه با آشفتگیهای روانشناختی، آگاهی است. بنابراین، همواره نسبت به این مشکلات بالقوهی روانی آگاه باشید و در جاده پیشرفت قدم بردارید.
علیرضا جعفری
مدیر سایت کسب و کار شما