مدیریت به معنی فرایند انجام کارها به شیوه اثربخش و کارآمد به وسیله دیگران است. در تعریف مدیریت، اصطلاح فرایند نشان دهنده فعالیتهای اولیهای است که مدیر آنها را اجرا میکند این فعالیتها در اثربخشی و کارآیی به آنچه که انجام میدهیم و اینکه چگونه انجام میدهیم، مربوط میشود.
اصطلاح کارایی یعنی درست انجام دادن وظیفه که به رابطه بین ورودی و خروجی اشاره دارد و مدیران با منابع ورودی، پول افراد و تجهیزات که کمیاب هستند سر و کار دارند، لذا آنها به استفاده کارآمد از این منابع توجه بیشتری دارند، بنابراین مدیریت در پی به حداقل رساندن هزینههای منابع میباشند.
اگرچه به حداقل رساندن هزینه منابع شرط لازم برای کارایی است اما شرایط کافی نیست. بنابراین مدیریت به تکمیل فعالیتها اشاره دارد. در اصطلاح مدیریت، این توانایی را اثربخشی مینامند.
به نوعی اثربخشی به معنای انجام دادن درست وظیفه است و اثربخشی در سازمان یعنی رسیدن هدف و یا چشم اندازی که برای سازمان تعریف شده است.
اگرچه اثر بخشی و کارایی دو معقوله متفاوت هستند ولی ارتباط نزدیکی با هم دارند.

تعاریف دیگری از مدیریت
مدیریت نوعی هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران است. مدیریت عبارت است از فرایند برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، کنترل و ارزشیابی با استفاده از کلیه منابع انسانی، مالی و اطلاعاتی به منظور تحقق اثربخشی و کارآمدی هدفهای سازمان و یا شرکت.
راهبرد بهبود بهره وری منطقی
آن چیزی که در مورد کلمه بهره وری وجود دارد و گفته شده این است که برای اولین بار این کلمه توسط فردی به نام کنه در سال ۱۳۷۶ میلادی در مقالات مختلف بکار برده شده است. اما امروزه این کلمه معنی دقیقتر و جامعتری به خودش گرفته است و در تعریف آن ارتباط بین ستاده و داده مطرح شده است.
راهبرد بهبود بهره وری منطقی به روشی نظام گرا نیاز دارد تا روابط بین عناصر سیستم و محیط آنها را مشخص سازد.
با وجود این راهبرد، عملکرد سازمان را میتوان مشخص کرد و ضمن تأثیرگذاری که بر تغییرات درون سازمان ایجاد میکند، تعادل را بین بخشهای مختلف سازمان را نیز حفظ میکند.
هدف بهبود بهره وری همواره باید بر حسب، بهبود عملکرد سازمانی با توجه به درک موقعیت و سنوات سازمان و نوع و میزان توانایی فعالیتهای قسمتهای اصلی و فرعی سازمان تعیین گردد.
اهداف سازمان در خصوص افزایش بهره میتواند وسعتهای مختلفی داشته باشد.
نتایج فعالیتهایی که در رابطه با بهره وری سازمانها صورت گرفته را میتوانیم در چهار دسته مختلف که ویژگیهای مشترکی را هم دارند نشان داد.

استراتژیهای بهبود بهره وری میتواند شامل یکی یا ترکیبی از جلوههای فوق باشند.
سه نوع استراتژی برای افزایش بهره وری شناسایی شده است.

راههای افزایش بهره وری
افزایش ستاندهها با استفاده از همان میزان نهاده (شناسایی ظرفیتهای خالی)ثابت نگاه داشتن ستاندهها همراه با کاهش نهادها (جلوگیری از اتلاف و ضایعات)
روند افزایش سریعتر ستاندهها نسبت به افزایش نهادهها (شناسایی گلوگاهها و رفع آنها)
روند کاهش سریعتر نهادهها نسبت به کاهش ستاده ها (حذف فعالیتهای غیر ضروری و هزینه بر)
افزایش ستاندهها همراه با کاهش نهادهها
عناصر اصلی بهبود بهره وری
- تعهد مدیریت عالی به ایجاد بهبود
- وجود یک واحد سازمانی مسئول در اجرای برنامه
- درک و آگاهی کامل سطوح مختلف سازمان از اهداف برنامه
- ارتباط باز میان عناصر ساختاری سازمان
- نشان دادن منافع حاصل از بهره وری توسط یک سیستم
- برقراری ارتباط میان برنامه و فرایند اندازه گیری
- تناسب نیازها با برنامههای بهبود
- استقرار فرایند نظارت، ارزیابی و بازخورد.
مدیر وب سایت کسب و کار شما
مشاور کسب و کار در بندرعباس
نظر شما درباره «مدیریت و بهره وری ویژه مدیران» چیست؟ منتظر شنیدن نظرات شما هستیم.